حکمت ها و حکایات تربیتی

حکایت (۱)

یکی از بزرگان در میان شاگردان خود یکی را بیش از دیگران مورد عنایت و تربیت قرار داده بود سبب آن را پرسیدند.فرمود:بر شما آشکار خواهد شد روزی به هر یک از شاگردانش مرغی داد و گفت این مرغ را در حالی که کسی تو را نبیند ذبح کن و بیاور.همه رفتند و هر یک مرغ خود را در جای خلوتی کشتند و آوردندولی آن شاگرد مورد عنایت استاد مرغ را زنده آورد .استاد سبب را پرسید.گفت:شما امر کردید مرغ را در جایی که کسی آن را نبیند ذبح کنم .من هر جا رفتم خدا را حاضر و ناظر دیدم.استاد:گفت:این حال مراقبه اش سبب تقدم او بر دیگران است.(قلب سلیم/شهید دستغیب/جلد اول/ص ۳۱۴)/منبع:نشریه کمک آموزشی معراج اندیشه ۵ )

آنگاه که شیطان به خاطر سرپیچی از فرمان الهی در سجده بر انسان از درگاه الهی رانده شد قسم یاد کرد که در راه به گمراهی کشاندن اشرف مخلوقات از هیچ کوشش و اقدامی دریغ نورزد.شیطان بر این واقف است که نقطه ضعف هرکسی آنجاست که انسان خود آن را نقطه قوت میپندارد و هیچگاه تصور نمی کند از آن نقطه گزیده شود واز این جهت است که بزرگان دین همواره توصیه کرده اند که در همه حال و در هر زمان و مکان انسان باید از شر توطئه ها و حیله های شیطان به خدا پناه ببرد.

در زمان حاضر به ویژه اینکه استکبار جهانی از مواجهه با اسلام و مسلمانان نا کام گردیده و به تهدید نرم  و هجوم رسانه ای ,فرهنگی و تبلیغی و هنری روی آورده است.بساط گمراهی در ابعاد و عرصه های مختلف در کمین جوانان ,زنان و اقشار مختلف می باشد,افشاگری و طرد عرفان های کاذب وظیفه دینی و انقلابی مسئولان و آحاد مردم است.

ادامه نوشته

ترجمه

1. Al-Fâtihah : The Opening

 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِِ

In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful

 

الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

Praise be to Allah, Lord of the Worlds,

 

الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ

The Beneficent, the Merciful.

 

مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ

Owner of the Day of Judgment,

 

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ

Thee (alone) we worship; Thee alone we ask for help.

 

اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ

Show us the straight path,

 

صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ

The path of those whom Thou hast favored; Not (the path) of those who earn Thine anger nor of those who astray.

 

شماره سوره  1    نام سوره  فاتحه   تعداد آيات  7   مکي

به نام خدا كه رحمتش بى‏اندازه است‏و مهربانى‏اش هميشگى.

به نام خدا كه رحمتش بى‏اندازه است‏و مهربانى‏اش هميشگى. « 1» همه ستايش‏ها، ويژه خدا ، مالك و مربّى جهانيان است . « 2» رحمتش بى‏اندازه است و مهربانى‏اش هميشگى. « 3» منحصراً فرمانرواى روز پاداش و كيفر است . « 4» [پروردگارا!] تنها تو را مى‏پرستيم و فقط از تو يارى مى‏خواهيم . « 5» ما را به راهِ مستقيم هدايت فرما . « 6» راه كسانى [چون پيامبران ، صدّيقان ، شهيدان و صالحان كه به خاطر نشان دادن شايستگى]نعمتِ[ايمان و عمل خالص و اخلاق حسنه به آنان]عطاكردى ، آن [انسان‏هاى والائى] كه نه مورد خشم تواند و نه گمراه‏اند . « 7» منبع:اینترنت

درجات نعمت یافتگان و آثار بصیرت

انسانها در روز قیامت سه گروهند:گروهی بوده که که کارشان با یمن و برکت توام بوده که "اصحاب میمنت "نام دارند و گروهی که کارشان همواره با شومی و زشتی همراه بوده و برای خود و جامعه خود شوم بوده اند یعنی اهل گناه و عصیان بوده اند که آنها "اصحاب مشئمت" نام دارند.گروه سوم پیشتازان و پیشگامان در فضائل و از مقربین درگاه خداوند هستند که آنها "مقربون" نام دارند .

 آثار بصيرت:
 سبب شناخت بهتر خداو نعمتهای خداست در این مورد قرآن کریم در آیه 16 سوره مبارکه رعد چنینمی فرماید.: «بگو: چه کسی پروردگار آسمانها و زمین است؟» بگو: «الله!» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسانند؟! «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ …. قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ ».
چه کس رب بُــود آسمان و زمین
کجا هست برابــــر عمین و بصیر
بصيرت آنچان تأ ثیر را دارد که حتی درقیامت ، مجرمان درخواست که به دنيا بر گردنند درآیه 12 سوره سجده می فرماید:«و اگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، می‌گویند: پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته‌ای انجام دهیم؛ ما (به قیامت) یقین داریم!». «وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ» بنا بر این آیه اگر بصیرت در دنیا حاصل نشد به طور قطع و یقین در آخرت بصیرت حاصل می شود.چون در آن جهان دیگر مانعی وجود ندارد.
چنین است رفتار آن مجرمین
که ای رب حــــــق و مبین
دوبــار به رحـم کن تا رویم
عمل پاک داریم به زیبا زمین
بصيرت عاملی برای عبرت‏آموزى. در آیه 13 سوره مبارکه آل عمران می-فرماید: «در دو گروهی که (در
میدان جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می‌کرد و جمع دیگری که کافر بود (در راه شیطان و بت) در حالی که آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، می‌دیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آنها شد) و خداوند هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) با یاری خود تأیید می‌کند. در این، عبرتی است برای بینایان!» «قَدْ كَانَ لَكُمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا ...یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ»
ابزار بصيرت:‏ چشم‏ ابزار شناخت و درك صحيح حقايق، است در قرآن آیه179 سوره مبارکه اعراف می فرماید: «به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ ... آنها چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند؛«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ... وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا ... »
قلب‏: قلب از بزاربصيرت ودرك حقايق می باشددرهمین زمینه در آیه 179 سوره مبارکه اعراف می فرماید:
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها (= عقلها ) دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند و) نمی‌فهمند؛... «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا ...»
گوش‏ ابزار ی شناخت و درك صحيح حقايق می باشد. قرآن در آیه 179 سوره مبارکه اعراف می فرماید:
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛... آنها گوشهایی دارند که با آن نمی‌شنوند؛...«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ... وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا ...»
اسباب بصيرت:‏ در قران کریم عواملی را به عنوان اسباصیرت نام می بد از جمله : الف: آخرت‏انديشى در آیات 45 و 46 از سوره مبارکه ص ب: آيات خدا آیات 20 و 21 سوره مبارکه ذاریات ج: امدادهاى خدا آیه 13 سوره مبارکه آل عمران د: تقوا آیه 201 سوره مبارکه اعراف کتابهای آسمانی مثل قرآن و تورات‏: محتوای کتابهای آسمانی مانند قرآن و تورات، مايه درك عميق و بصيرت مردم است:... بگو: من تنها از چیزی پیروی می‌کنم که بر من وحی می‌شود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان است... (26) منبع:اینترنت

معرفی كتاب تفسیر قــرآن

 

سلام :

این دفعه می خوام كتاب بسیار خوب در تفسیر قــرآن به شما معرفی كنم ......

كتاب : تفسیر قــرآن كریم

مولف : محسن قرائتی

ناشر : نشر معارف

قسمتی از سر فصل ها و مطالب این كتاب را برایتان می نویسم تا بیشتر مشتاق خواندن آن شوید......

در آمدی بر شناخت قرآن :

جایگاه قرآن

مهجوریت قرآن

قرآن از نگاه پیامبر
............
سیمای سوره حمد :

سیمای بسم الله

ضالین در قرآن

درسهاس تربیتی در قرآن
.......

باور ها و باید ها :

پارسایی و رستگاری

كفر و لجاحت در برابر حق

سردرگمی

دین فروشی

.......


این ها قسمت هایی از این كتاب بود.......



لطفا با نظرات خود این بنده حقیر را در این راه كمك كنید........
نظرات خود را در بخش نظرات بیان كنید.. متشكرم.............

صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولا الضالين((7))

صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولا الضالين((7))

راه كساني كه انها را مشمول نعمت خود ساختي نه غضب شدگان و نه گمراهان.

نكته ها

*اين ايه راه مستقيم را راه كساني معرفي مي كند كه نعمت ويژه الهي شامل انان شده است كه عبارتند از:پيامبران ،صديقين،شهدا و صالحان1.توجه به راه اين بزرگواران و ارزوي پيمودن راه انان ما را از خطر كج روي و قرار گرفتن در خطوط انحرافي باز مي دارد. البته همواره اين خطر وجود دارد كه انسان دست از هدايت بردارد و گرفتار غضب شود. چنانكه بني اسرائيل به گفته ي قران مورد نعمت قرار گرفتند،ولي در اثر ناسپاسي و لجاجت گرفتار خشم الهي شدند.

* مراد از نعمت در ((انعمت عليهم )) نعمت هدايت است . زيرا در ايه ي پيشين سخن از هدايت به راه مستقيم بود افزون بر انكه كفار و منحرفان از نعمت هاي مادي برخوردارند ولي مورد غضب هستند .

مغضوبين در قران

*در قران ،افرادي همانند فرعون و قارون و ابو لهب و امت هايي همچون قوم عاد و ثمود و بني اسرائيل به عنوان غضب شدگان معرفي شده اند

* بني اسرائيل كه داستان زندگي وتمدن انها در قران بيان شده است زماني بر مردم روزگار خويش برتري داشتند ((فضلتكم علي العالمين ))(2) لكن به دليل كردار و رفتار بدشان دچار قهر و غضب خداوند شدند:( وباووا بغضب من الله )(3) اين تغيير سرنوشت به سبس تغيير در رفتار و كردار انان بود دانشمندان يهود ، دستورات و قوانين اسماني تورات را تحريف كردند : ((يحرفون الكم ))(4)تجار و ثروتمندان انان به ربا و حرام خواري روي اوردند :((اخذهم الربا))(5)عامه مردم نيز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه ،ازاز روي تن پروري و ترس از رفتن به جبهه نبرد وورود به سر زمين مقدس سر باز زدند و به موسي گفتند ((فاذهب انت و ربك فقاتلا انا هيهنا قاعدون ))(6). تو وپروردگارت برويد و بجنگيد كه ما اينجا نشسته ايم .به سبب اين انحرافات خدا انان را از اوج عزت و فضيلت به نهايت ذلت و سر افكندگي مبتلا ساخت .

ما در هر نماز از خداوند مي خواهيم كه مانند غضب شدگان نباشيم يعني اهل تحريف  ايات و گرفتن ربا و فرار از جهاد نباشيم و همچنين از گمراهان كه حق را رها كرده به سراغ باطل مي روند و يادر دين الهي غلو و افراط كرده و يا از هوا هوس خود و ديگران پيروي مي كنند نباشيم

*انسان در سوره ي حمد ،تولاي خود را به انبيا و شهدا و صالحان و راه انان ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان،برائت و دوري مي جويد و اين مصداق بارز تولا و تبرا است .

ضالين در قران

*واژه ((ضلالت ))كه نزديك به 200مرتبه با مشتقاتش در قران امده است گاهي در باره ي تحير بكار مي رود ((و وجدك ضالا ))(8) و گاهي به معناي ضايع شدن است : ((اضل اعمالهم ))(9) ،ولي بيشتر به معناي گمراهي ، و همراه با تعبيرات گوناگوني نظير : ((ضلال مبين ))، ((ضلال بعيد )) ((ضلال قديم ))بكار رفته است

*در قران ، افراد و گروه هايي به عنوان گمراه معرفي شده اند : از جمله : كساني كه ايمان خود را به كفر تبديل كنند10 ، مشركان 11، كفار12،عصيانگران 13،مسلماناني كه كفار را سر پرست و دوست خود مي گيرند 14. كساني كه مردم را از راه خدا باز مي داند ،كساني كه به خدا يا رسول او توهين مي كنند انان كه حق را كتمان مي كنند و كساني كه از رحمت خدا مايوس اند .

*در قران نام برخي افراد و گروه ها به عنوان گمراه كنندگان جامعه امده است .از قبيل ابليس ، فرعون ،سامري ، دوستان بد ،طاغوت ها و نيا كان منحرف

*گمراهان ،خود بستر و زمينه ي انحراف را فراهم و گمراه كنندگان از اين بستر ها و شرايط اماده ، سوءاستفاده مي كنند بستر هاي انحراف در قران عبارتند از : هوا و هوس 15،شرك ورزي 16،گناه 17،پذيرش ولايت باطل 18،جهل و ناداني 19.

پيام ها

1-انسان در تربيت نيازمند الگوست . انبيا ،شهدا،صديقين و صالحان ،الگو هاي زيباي انسانيت اند : ((صراط الذين انعمت عليهم )).

2-انچه از خداوند به انسان مي رسد ،نعمت است قهر و غضب را خود به خود مي اوريم : ((انعمت ))،((المغضوب عليهم ))،(در باره ي نعمت ((انعمت ))بكار رفته ،ولي در باره ي عذاب ((غضبت ))بكار نرفته است ).

3-ابراز تنفر از مغضوبان و گمراهان ،جامعه ي اسلامي را در برابر پذيرش سلطه و حكومت انان ،مقاوم و پايدار ميكند ((غير المغضوب عليهم و لا الضالين )).

 

1-((من يطع الله والرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين :كساني كه خدا ورسول را پيروي كنند انان با كساني هستند كه خدا انان را نعمت داده است از پيامبران ،راستگويان ،شهداو صالحان ))(نسا-69)

2-بقره (47)

3-بقره (61)

4-نسا(46)

5- نسا (161)

6-مائده (24)

7- ((قل يا اهل الكتاب لا تغلوا في ديكلم غير الحق و لاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوامن قبل و اضلو عن سواءالسبيل : بگو : اي اهل كتاب ،در دينتان به ناحق غلو نكنيد و به دنبال خواهش هاي گمراهان پيش از خود نرويد كه انان افراد زيادي را گمراه كرده و از راه راست گمراه شده اند ))-ماءده-(77)

8-ضحي (7)

9محمد(1)

10-بقره –(108)((من تبدل الكفر بالايمان فقد ضل سواء السبيل )).

11-نسا-(116)((ومن يشرك با لله فقد ضل ضلالابعيدا)).

12-نسا(136)((ومن يكفر بالله...فقد ضل )).

13-احزاب(36)((ومن يعص الله و رسوله فقد ضل )).

14-ممتحنه(1)((لا تتخذوا عددي و عدوكم اوليا ء...ومن يفعله منكم فقد ضل سواء السبيل ))

15-جاثيه(23)((اتخذالهه هواه واضله الله )).

16-ابراهيم (30)((جعلوا لله اندادا ليضلوا عن سبيله )).

17-بقره (26)((و ما يضل به الا الفاسقين)).

18-حج-(4)((انه من تولاه فانه يضله ))

19-بقره (198)((و ان كنتم من قبله لمن الضالين ))

منبع : تفسير قران كريم ايات بر گزيده /مولف : محسن قرائتي

 

از تاريكيها به سوى نور

 

سوره الحديد, آيه ۹
او همان كسى است كه بر بنده خود آيات روشنى فرو مى‏فرستد تا شما را از تاريكيها به سوى نور بيرون كشاند و در حقيقت‏خدا [نسبت] به شما سخت رئوف و مهربان است

سوره الأنعام, آيات ۹۵-۹۹ ..نشانه ای برای افراد با ایمان

خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده خارج ميسازد و مرده را از زنده، اين است خداي شما پس چگونه از حق منحرف ميشويد؟ (۹۵)

او شكافنده صبح است و شب را مايه آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده است، اين اندازهگيري خداوند تواناي دانا است. (۹۶)

او كسي است كه ستارگان را براي شما قرار داد تا در تاريكيهاي خشكي و دريا بوسيله آنها هدايت شويد، نشانه‏ها(ي خود) را براي كساني كه مي‏دانند (و اهل فكر و انديشه‏اند) بيان داشتيم. (۹۷) او كسي است كه شما را از يك نفس آفريد، در حالي كه بعضي از انسانها پايدارند (از نظر ايمان يا خلقت كامل) و بعضي ناپايدار، ما آيات خود را براي كساني كه مي‏فهمند بيان نموديم. (۹۸)

او كسي است كه از آسمان آبي نازل كرد و بوسيله آن گياهان گوناگون رويانيديم، از آن ساقه‏ها و شاخه‏هاي سبز خارج ساختيم و از آنها دانه‏هاي متراكم، و از شكوفه نخل خوشه‏ها با رشته‏هاي باريك بيرون فرستاديم و باغها از انواع انگور و زيتون و انار شبيه به يكديگر و بيشباهت هنگامي كه ميوه مي‏كند به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن نشانه‏هائي براي افراد با ايمان (۹۹)

اهدنا الصراط المستقيم ((6))

خداوندا ما را به راه راست هدايت فرما.

نكته ها

*در قران –دو نوع هدايت مطرح شده است:

الف : هدايت تكويني ،همانند هدايت زنبور عسل كه چگونه از شهد گلها بمكد وچگونه كندو بسازد وهدايت وراهننمايي پرندگان در مهاجرت هاي زمستاني و تابستاني . انجا كه قران مي فرمايد :*ربنا الذي اعطي كل شي (خلقه ثم هدي )(1) بيانگر اين نوع از هدايت است

ب)هدايت تشريعي كه همان فرستادن انبياي الاهي و كتاب آسماني براي هدايت بشر است.

 

*راه هاي گوناگون و پرشماري در برابر انسان قرار دارد كه او بايد يكي را برگزيند:

- راه خواسته ها و هوس هاي خود

- راه انتظارات و خواسته هاي مردم

- راه وسوسه هاي شيطان

- راه طاغوت ها و ابر قدرت ها

- راه نياكان و پيشينيان

- راه خدا و اولياي خدا

انسان مؤمن،راه خداوند و اولياي او را برميگزيند كه بر ديگر راهها امتيازاتي دارد:

الف)ثابت است،بر خلاف ديگر راههاكه هرروز تغيير ميكنند.

ب)يك راه بيشتر نيست،در حالي كه راههاي ديگر متعدد و پراكنده اند.

ج)در پيمودن آن،شكست و باخت وجود ندارد.

برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب بروید

 

ادامه نوشته

ایاک نعبد وایاک نستعین

آيه بعد مي فرمايد : (( اياك نعبد واياك نستعين )) در اينجا از حالت غيب به حالت حضور مي ايد. فردي كه دارد با خداوند متعال صحبت مي كند خود را در محضر ايشان مي بيند. كلماتي تا ايه ي (( مالك يوم الدين )) به كار برده شد همه غيب را مي رساند  يعني خداوند خود را در محضر نمي ديد ولي از ايه ي ((اياك نعبد و اياك نستعين )) كلمات به كار رفته همه حاكي از حضور و خطاب مستقيم است.

((اياك)) فقط تو را ((نعبد)) بندگي مي كنم  ((و اياك نستعين)) براي اين بندگي فقط از كمك و استعانت مي گيريم. شايان ذكر است كه مفعول در ((اياك نعبد واياك نستعين)) مقدم شده است . ((نعبد))  فعل وفاعل است و ((اياك)) مفعول . در((و اياك نستعين)) هم همين طور است . (( نستعين)) فعل وفاعل است و ((اياك)) مفعول  در قواعد عرب وقتي بخواهند براي مفعولي حصر قائل شوند مانند ((الا و لا هو)) يعني مخصوص كسي بدانند و ديگري را در ان شريك و سهيم ندانند  مفعول رابر فاعل مقدم ميكنند علت اينكه پس از ((اياك نعبد)) به سرعت ((اياك نستعين)) گفته مي شود به دليل اين است كه اگر در ((اياك نعبد)) فقط تو را عبادت مي كنند فرد در حالت استقلالي براي خود احساس مي كند يعني منم كه تو را عبادت مي كنم براي اينكه من  برداشته شود واز بين برود پس از ان فوري مي گويند ((اياك نستعين)) يعني من هم تنها نيستم كه تو را عبادت مي كنم اگر هم عبادت مي كنم با استعانت و كمك تو است

 

پيام ها

1-بندگي تنها در برابر خدا رواست نه ديگران : ((اياك))

2- شناخت خداوند و صفات او مقدمه توحيد عبادي وعملي است ((رب العالمين . الرحمن الرحيم . مالك يوم الدين . اياك نعبد ))

3- چون خداوند بيشترين لطف را به ما كرده است و ما بهترين تذلل را به  درگاهش ببريم : ((الرحمن الرحيم..... اياك نعبد))

4- گر چه عبادت از ماست ولي در عبادت نيز نيازمند كمك او هستيم : ((اياك نعبد و اياك نستعين))

__________________________________________________________

منبع : فصلنامه علمي وتحقيقي قراني ( قد جائكم من الله نور ) / مولفين : استاد محمود امامي . محمد فلاح پور . نرگس رحيمي . اكبر اقاياني چاووشي . دكتر محسن قاسم پور . دكتر نصر الله فرو هر دكتر عليرضا حلم زاده / شماره 12

منبع : تفسير قران كريم ايات بر گزيده / مولف : محسن قرائتي

 

 

مالک یوم الدین

مالك يوم الدين

(خدايي كه) مالك روزجزاست

نكته ها

*مالكيت خداوند حقيقي است و همراه احاطه وسلطه ي دايمي است ولي مالكيت بشر امري اعتباري و قراردادي است وبه قيامت منتقل نمي شود

*((مالك يوم الدين)) در كنار ((الرحمن الرحيم)) بيانگر ان است كه بشارت و انذار بايد در كنار هم باشند

نظير ايه ي شريف ديگر كه مي فرمايد : (( بني عبادي اني انا الغفور الرحيم و ان عذابي هو العذاب الاليم)) به بند گانم خبر ده كه من بسيار مهربان و امرزنده ام ولي عذاب ومجازات من نيز دردناك است  چنان كه در ايه اي ديگر چنين مي فرمايد : (( قابل التوب شديد العقاب)) خداوند پذيرنده ي توبه ي مردمان و عقوبت كننده ي شديد گناهكاران است

 

پيام ها

1-قيامت پرتويي از ربو بيت الاهي است : ((رب العالمين ...... مالك يوم الدين))

2-قيامت جلوه اي از رحمت خداوند است : ((الرحمن الرحيم مالك يوم الدين))

3- قيامت روز حساب است نه عمل . روز برداشت است نه كاشت : ((يوم الدين ))

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-حجر : (49 و 50)

2-غافر : (3)

 

منبع : تفسير قران كريم ايات برگزيده / مولف : محسن قرائتي

الحمدلله رب العالمین(2) الرحمن الرحیم(3)

 

الحمد لله رب العالمين

سپاس وستايش مخصوص خداوندي است كه پروردگار جهانيان است

 

نكته ها :

*افزون بر سوره ي حمد چهار سوره انعام  كهف  سبا وفاطر نيز با (( الحمد الله)) اغاز شده اند

*مفهوم ((حمد)) تركيبي از مفهوم مدح و شكر است . انسان در برابر جمال و كمال و زيبايي ديگران  زبان به ستايش انان و در برابر نعمت و خدمت و احسان ديگران زبان به سپاس از انان مي گشايد . خداوند متعال به دليل كمال وجمالش شايسته ستايش وبه دليل احسان ها و نعمت هايش لايق شكر گزاري است .

*((رب)) به كسي گفته مي شود كه هم مالك وصاحب چيزي است و هم در رشد و پرورش انان نقش دارد. خداوند هم صاحب حقيقي عالم است وهم مدبر و پروردگار ان بنابراين هستي در مسيري كه خداوند معين كرده هدايت مي شود

پيام ها:

1-ستايش وستايش از ديگران ما را از ياد او غافل نكند كه سپاس و ستايش واقعي از ان اوست : (( الحمد لله ))

2- همه هستي زيباست و تدبير هستي نيكوست. (حمد براي زيبايي ونيكويي به كار مي رود)   (( الحمد لله ))

3-دليل ستايش ما پروردگاري اوست : ((الحمد لله رب العالمين))

4-همهي هستي تحت تربيت يك خداوند است : (( رب العالمين ))

5- هستي رشد دارد نه انكه ساكن و راكد باشد : (( رب العالمين ))

 

 

 الرحمن الرحيم ((3))

( خدايي كه ) بخشنده و مهربان است

 

نكته ها

*((رحمان)) و ((رحيم)) هر دو از ريشه ي  (( رحمت)) هستند اما اولي بيانگررحمت عام الاهي  به همه ي موجودات و دومي بيان گر رحمت ويژه الاهي به انسان است

*خداوند نزول رحمت را بر خود واجب كرده است : (( كتب ربكم علي نفسه الرحمه )) ورحمت او بر همه چيز سايه گسترده است : (( رحمتي وسعت كل شئ )) پيامبران وكتاب هاي اسماني او مايه رحمت اند : ((رحمه العالمين)) وافرينش وپرورش او بر اساس رحمت است و اگر عقوبت مي كند از روي لطف است . بخشيدن گناهان و پذيرش توبه ي بندگان و پوشيدن عيب هاي انان و دادن فرصت براي جبران خطا ها همه مظاهر رحمت اوست .

 

پيام ها

1-رب بيت الهي و تدبير امور بندگان همراه محبت و بر اساس رحمت است . : (( رب العالمين . الرحمن الرحيم ))

2- رحمانيت خداوند دليل ستايش اوست : ((الحمد لله .... الرحمن الرحيم))

______________________________________________________

1-انعام (54)

2- اعراف : (156)

3- انبياء : (7 و 1 )

منبع : تفسير قران كريم ايات برگزيده / مولف : محسن قرائتي

 

چرا خداوند هر کسی را که دوست بدارد سختی میدهد؟

دعا

گاهی اوقات در اطرافمان انسان های بسیار مؤمن را می بینیم که اتفاقات سخت و گاه دردناک برایشان می افتد عزیزان خود را از دست می دهند، دچار بیماری های سخت میشوند و خلاصه به طرق مختلف در رنج هستند و با این حال شکرگزار و راضی به نظر می رسند وقتی به دلیل این امور می پردازیم فرضیات مختلفی ذهن ما را به خود مشغول میدارد مثلا اینکه ممکن است تاوان گناهی را می دهند،دارند امتحان می شوند و هزار و یک اما و اگر دیگر در مسیر مقایسه های خود ممکن است به این نتیجه برسیم که در طول تاریخ شاهد ابتلائات و سختی های زایدالوصف اولیاء خدا بوده ایم  آیا آنها هم گناهی کرده بودند؟

رسیدن به حکمت آزمایش ها و ابتلائات افراد عادی چون ما که خوب و بدمان در هم پیچیده چندان سخت نیست اما دلیل ابتلائات بندگان خوب خدا چیست ؟

امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «إنّ عظیم الأجر لمع عظیم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم.»؛ همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد. (بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 ) 

و یا در روایت دیگری فرموده اند :« إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا یُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ- تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ لَا بَلِیَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَیْهِم‏ »( الکافی، ج‏2، ص: 253 )

«بدرستى که براى خداوند در زمین، بندگان خالصى است که از آسمان تحفه‏اى نازل نمى‏شود مگر آنکه آن را از ایشان منصرف سازد، و به غیر ایشان متوجّه کند. و هیچ بلایى را نازل نمى‏کند مگر آنکه به آنها متوجّه گرداند.(همان مصدر، همان باب، ح 5)

ای کسانی که ایمان آوردید، اگر کسی از شما از دینش روی گرداند پس خداوند گروهی را می آورد که دوستشان دارد و آنان هم دوستدار او هستند ... در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش ملامت کنندگان نمی هراسند

انواع بلاء

«بلاء» به معنی اختبار و امتحان است، و در امور خوب و بد به کار برده می شود. به طور کلی می توان گفت بلاء آنیست که حق جلّ جلاله به وسیله آن بندگان خود را امتحان می نماید، چه از قبیل امراض و اسقام و فقر و ذلت و ادبار دنیا باشد، و یا در مقابل آنها، کثرت جاه و اقتدار و مال و منال و ریاست و عزت و عظمت باشد .(چهل‏حدیث ص : 236)

 

بررسی علت ابتلاء دوستان خدا

در متون دینی در خصوص علت اینکه چرا خداوند دوستان خود را دچار ابتلائات و آزمایش های گوناگون می نماید دلایل مختلفی مطرح گردیده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم

اول : دست یابی دوستان خدا به درجات و پاداش های عظیم الهی :

دست دعا

همانگونه که می دانیم « نابرده رنج گنج میسر نمی شود»؛ دوستان خدا نیز زمانی می توانند به پاداش های عظیم الهی دست یابند که در امتحانات الهی موفق گردند و هرچه این امتحان ها بیشتر باشد مراتب دوستان خدا بالاتر رفته و پاداش بیشتری دریافت می نمایند از همین رو در روایات آمده که برای مومنین درجاتى است که به آنها نایل نشوند مگر با بلیات و امراض و آلام به همین دلیل نیز خداوند دوستان خود را به امتحانات بیشتری دچار می نماید تا آنها به درجات عالیه نائل گردیده و اجر بیشتری دریافت نمایند از همین رو امام صادق علیه السلام فرموده اند: «إنّ عظیم الأجر لمع عظیم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم؛  همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد.( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 )

حضرت صادق علیه السلام، می فرماید: قال‏إنّه لیکون للعبد منزلة عند اللّه، فما ینالها إلا بإحدى الخصلتین: إمّا بذهاب ماله، أو ببلیّة فی جسده ؛ «همانا چنین است: هر آینه مى‏باشد از براى بنده درجه‏اى پیش خدا، پس نمى‏رسد به آن مگر به دو خصلت: یا به رفتن مالش، یا به بلیه در جسم او.» ( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 216)

و به همین دلیل است که در روایات ما از امام صادق علیه السلام نقل گردیده: «إنّ أشدّ النّاس بلاء الأنبیاء، ثمّ الّذین یلونهم، ثمّ الأمثل فالأمثل.»( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 200 ) «شدیدترین مردم از جهت امتحان و آزمایش، انبیاء هستند، سپس کسانى که به انبیاء نزدیک مى‏باشند، و بعد از ایشان هر که در رتبه بالاتر است.

 برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب بروید

قرآن را چگونه هضم کنیم؟

دیداری تازه با قرآن (2)

قرآن

ادبیات نوشتاری و گفتاری مرحوم علی صفایی حائری(عین- صاد) برای همه کسانی که با کتاب‌ها و سخنرانی‌های ایشان آشنایی و انس دارند ، همواره دلنشین و شورآفرین بوده و هست، اما برخی از تعابیر و نوشتارهای ایشان براستی حیرت‌آور و سرمست‌کننده است ، به تعبیری دیگر، کتاب‌های استاد را نمی‌شود نشست و خواند، بلکه باید بلند شد و قیام کرد. از این استاد فقید، بیش از 50 اثر به یادگار مانده است که نظام فکری منظم و استوار و ذهنیت آزادیش‌اندیش وی را به خوبی می‌نمایاند. از جمله نوشتارهای استاد ، آثاری است در زمینه تفسیر پاره ای از سوره‌های قرآن، با عنوان :« دیدارهای تازه با قرآن »؛ درباره این دیدارها، در متن پیش رو توسط استاد معرفی بیشتری صورت گرفته است.

آنچه خواهید خواند شماره دوم از این مجموعه است که عیناً از کتاب «رشد» اقتباس شده است.

 

واژه‏هاى قرآن

ما، در قرآن به كلمه‏هایى برخورد مى‏كنیم. این كلمه‏ها در زبان ما، در گفت‏وگوهاى روزمره‏ى ما هم جریان دارند و در نتیجه بحران شروع مى‏شود و گره‏هاى كور، سبز مى‏شوند، چون ما به برداشت‏هایى دست مى‏زنیم كه از عادت‏هاى ما مایه مى‏گیرند .

ما به هر كس كه ساده و جانماز آبكش بود، مؤمن مى‏گفتیم و به هر كس كه از ما كنار مى‏كشید و لب به جام ما نمى‏زد، متقى مى‏گفتیم و هر كس كه دست و دل باز مى‏شد، محسن مى‏گفتیم و هر كس كه رام مى‏گردید، صابر مى‏گفتیم و هر كس كه دهانش همراه تسبیحش باز و بسته مى‏شد، ذاكر و شاكر مى‏گفتیم.

ما به اینگونه با مؤمن و متقى و محسن و صابر و شاكر و ذاكر و عادت كرده بودیم و اكنون كه با قرآن و آن كلمه‏هاى دقیق و تیپ‏هاى مشخص 1 برخورد مى‏كنیم، باز همان‏ها را مطرح مى‏كنیم و همان‏ها را مى‏فهمیم و یا بهتر بگویم نفهمیده با آنها بازى مى‏كنیم و بر آنها ستم مى‏نماییم.

برا مشاهده کامل متن به ادامه مطلب بروید

لطیف ترین آیه قرآن

 

دست به دعا

خداوند در بسیاری از آیات قرآن با بندگان خود با استفاده از لفظ «من» و «ما» سخن گفته است، یكی از شگفت‌انگیزترین آیات، آیه‌ای است كه خداوند در آن هفت بار لفظ «من» را بكار برده است و این آیه در وصف رابطه خدا با بندگان و ضمانت كردن استجابت دعای ایشان است:

«و اذاسَئَلَكَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریب اُجیبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعان فَلیستَجیبُوالی وَ لیؤمِنُوا بی لَعَلَّهُم یرشُدُون"

[ای پیامبر!] هر گاه بندگان من از تو در مورد من سؤال كردند [بگو] من بسیار نزدیكم، هر گاه كسی مرا بخواند، اجابت می‌كنم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند». (سوره بقره، آیه 186)

مفسّر بزرگ قرآن علامه طباطبایی (ره) این آیه را یكی از زیباترین و لطیف‌ترین آیات قرآن در زمینه دعا می‌داند.

اگر چه همه انسانها به هنگام بروز سختی و مشكلات به طور فطری خدا را می‌خوانند و از او كمك می‌جویند، لكن خداوند در برخی آیات قرآن كریم ضمن بیان دعای پیامبران و گروه‌های مختلف مردم، فرهنگ نیایش، آداب و شیوه گفتگوی با خود را به ما آموخته است.

پاره‌ای از دعاهای قرآن جنبه اعتراف دارد:

«ای پروردگار ما! اگر دچار فراموشی شده یا خطا كرده‌ایم ما را بازخواست مكن و آنچه ماطاقتش را نداریم بر ما تكلیف مكن» (سوره بقره، آیه 286) «…كه اگر تو به ما رحم نكنی و ما را نبخشی ما از زیانكاران خواهیم بود». (سوره اعراف، آیه 149)

اعتراف در برابر خدا در جایی خلوت و بدور از چشم دیگران، باعث آرامش خاطر شده و در فرد حس جبران پذیری خطا ایجاد می‌كند.

پاره‌ای دیگر از دعاها در قرآن جنبه شكوائیه و درد دل دارد:

«خدایا! م را از این دیار كه مردمانش ستمگرند برهان و برای ما از نزد خود یاور و سرپرستی بفرست». (سوره نساء، آیه 75)

هم سخنی و رازگویی با خدایی كه عالِم و قادر است، ضمن تقویت صبر و بردباری، به انسان آرامش و توانایی غلبه بر مشكلات را می‌بخشد.

تعدادی از دعاهای قرآنی نیز جنبه درخواست غیرمادی دارد:

«پروردگارا! بر ما صبر و شكیبایی فرو ریز و ما را ثابت قدم گردان و بر كافران پیروز ساز».

(سوره بقره، آیه 25)

و بندرت دعاهای قرآنی، اشاره به بندگانی دارد كه درخواستی مادی دارند:

«… پروردگارا! به من فرزندی نیكو عطا كن».(سوره آل عمران، آیه38)

این نمونه‌ها معمولاً مربوط به آن دسته از امور دنیایی است كه خارج از قدرت انسان است.

علاوه بر این، خداوند در آیه 200 سوره بقره، نسبت به كسانی كه فقط درخواست دنیایی دارند اعتراض كرده و در آیه بعد از كسانی كه هم برای دنیا و هم برای آخرت دعا می‌كنند به نیكویی یاد می‌كند، البته این بدان معنا نیست كه نباید برای دنی دعا كرد، بلكه باید فرهنگ و آداب نیایش را در قرآن جستجو كرد و آن را با ندای فطری اشتباه نگرفت.

گروهی از مردم تصورشان از دعا خطا گونه واشتباه آمیز است. گویا بر در دكّانی رفته‌اند، كالایی درخواست كرده، وجهی پرداخته‌اند و منتظر تحویل كالای خود هستند! لذا چنانچه كالای مورد نظر خود را تحویل نگیرند یا حتی دیر تحویل بگیرند، ناراحت و خشمگین و یا مأیوس می‌شوند. این گروه از مردم انتظار دارند كه به محض درخواست از خداوند طلبشان وصول گردد و به دعا به دید معامله می‌نگرند، لذا اگر به خواسته خویش نرسند یا از خدا گله‌مند شده یا از خود نا امید می‌شوند!

به نظر می‌رسد این نگرش از جهاتی نادرست باشد. زیرا دعا سخن گفتن با خداست و در این گفتگو، خود گفتگو و ایجاد ارتباط نوعی سود است و نباید منتظر سود دیگری شد و به بهره‌ای دیگر دل بست. در واقع پس از گفتگویی صمیمی و از سر اخلاص، دور از غوغاهای روزمره زندگی با خدایی كه در همین نزدیكی است روزنه‌ای از امید در دل روشن می‌شود و احساس مطلوبی به شخص دعا كننده دست می‌دهد. دعا واگذاری مسؤولیت انسان به خدا نیست، بلكه الهام و امداد از خداست در جهت انجام بهتر مسؤولیت.


مهین شریفی، مجله بشارت، شماره17

تنظیم برای تبیان: شکوری

نکته ها

به نام خداوند بخشنده ي مهربان

 نكته ها :

*در ميان اقوام وملل مختلف ،رسم است كه كار هاي مهم وبا ارزش را به نام بزرگي از بزرگان خويش كه مورد احترام و علاقه ي انهاست اغاز مي كنند تا ان كار ميمون و مبارك گردد و به انجام نيك رسد . مشركان به نام بت ها وطاغوت ها و مومنان با نام خدا و به دست اولياي خدا ،كار را اغاز مي كنند چنانكه  در جنگ خندق ،نخستين كلنگ را رسول خدا بر زمين زد(1)

 

بسم الله الرحمن الرحيم .سر اغاز كتاب الهي است .((بسم الله ))نه تنها در ابتداي قران بلكه در اغاز تمام كتاب هاي اسماني بوده است . ودر سر لوحه ي كار و عمل همهي انبيا قرار داشت .هنگامي كه كشتي نوح (ع)در ميان امواج طوفان به راه افتاد نوح (ع) به ياران خود گفت : سوار شويد كه ((بسم الله مجريها و مرسيها ))(2)حركت وتوقف اين كشتي با نام خداست . سليمان (ع)نيز چون ملكه ي سبا را به ايمان فرا خواند دعوتنامه ي خود را با جمله ي ((بسم الله الرحمن الرحيم ))اغاز كرد .

*بر زبان اوردن نام خدا در اغاز هر كاري سفارش شده است در خوردن وخوابيدن و نوشتن سوار شدن بر مركب و مسافرت و بسياري كار هاي ديگر . حتي اگر حيواني بدون نام خدا ذبح شود مصرف گوشت ان حرام است و اين هم رمز ان است كه خوراك انسان موحد نيز بايد جهت الهي داشته باشد .

*امام رضا (ع) فرمودند :((بسم الله))يعني نشان بندگي خدا را بر خود مي نهم.

  _________________________________________________

1-بحار اللنوار ،ج 20- ص218

2-هود (41)

3-تفسير نور الثقلين

_________________________________________________

 

منبع : تفسير قران كريم ايات بر گزيده /مولف: محسن قرائتي

 

سيماي بسم الله

 ((بسم الله )) نشانگر رنگ وصيغه الاهي و بيانگر جهت گيري توحيدي ماست .

((بسم الله )) رمز بقا و دوام است . زيرا هرچه رنگ خدايي نداشته باشد . فاني است .(1)

((بسم الله))رمز اظهار نياز به در گاه الاهي است

((بسم الله )) نخستين گام در مسير بندگي و عبوديت است

((بسم الله ))عامل بيمه شدن در كار ها است

 

 پيام ها

1- اغاز كتاب با نام خدا . يعني هدايت تنها با استعانت از او محقق مي شود : ((بسم الله ))

2- رحمت الاهي در قالب هاي ((رحمان ))و ((رحيم)). نشان از رحمت الاهي در دنيا و اخرت دارد : ((الرحمن الرحيم ))

3- رحمان و رحيم در اغاز كتاب نشان اين است كه قران جلوه اي از رحمت الاهي است ((الرحمن الرحيم))

 ______________________________

 1- قصص (88)كل شي ها لك ال وجهه

 

____________________________

منبع : تفسير قران كريم ايات بر گزيده / موله : محسن قرائتي

 

سیمای سوره حمد

سيماي سوره ي حمد

سوره ي حمد كه نام ديگرش ((فاتحه الكتاب))است هفت ايه دارد و تنها سوره اي است كه بر هر مسلمان واجب است حداقل ده بار ان را در نماز هاي شبانه روزي بخواند .

پيامبر اكرم (ص)فرمودند : ((لا صلاه الا بفاتحه الكتاب (1) بدون فاتحه الكتاب .نمازي نيست .))

 بنا به روايت جابرابن عبدالله انصاري از رسول اكرم (ص):اين سوره بهترين سوره هاي قران است . و به نقل ابن عباس سوره حمد اساس قران است . در روايتي امده است : اگر هفتاد مرتبه  اين سوره را بر مرده خوانديد و زنده شد ،تعجب نكنيد .(2)

 از نامگذاري اين سوره به فاتحه الكتاب دانسته مي شود كه قران در زمان رسول خدا به صورت مكتوب جمع اوري شده و به امر ايشان اين سوره در اغاز كتاب قرار گرفته است .

ايات سوره ي حمد اشاراتي در باره ي خداوند و صفات او مسئله ي معاد در خواست رهوي در راه حق و پذيرش حاكميت

__________________________________________________

1-مستدرك الوسائل ،4،حديث4365

2- بحا الانوار .ج92-ص 257

 و ربوبيت خداوند دارد همچنين در ان . به ادامه ي راه  اوليا ي خدا . ابراز علاقه و از گمراهان و غضب شدگان اعلام بيزاري و انزجار شده است

سوره ي حمد .همانند كل قران كريم مايه ي شفاعت است شفاي در هاي جسماني و بيماري هاي روحي (3)

___________________________________________________

 

3- علامه اميني در تفسير فاتحه الكتاب . روايات بسياري را در اين زمينه نقل كرده است .

 

___________________________________________________

 منبع : تفسير قران كريم ايات بر گزيده /مولف : محسن قرائتي

 

مقدمه

مقدمه

كتابهاي اسماني كتابهاي هدايت انسان اند و قران كريم كاملترين  انها و عاليترين دستور براي رسيدن به قله سعادت است . در ميان كتاب هاي اسماني فقط قران كريم  است كه الفاظ ان عين وحي الهي است و دسيسه گران هيچگاه  نتوانسته  اند و نخواهند توانست دست نا پاك خود را به تحريف ان الوده سازند .((انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون (1))).

 

قران نور و كتاب روشن است نوري كه انسان را از تاريكي ها به سوي روشنايي و راه هاي سلامت جسم و روح رهنمون مي سازد .((قد جائكم من الله نور و كتاب مبين يهدي به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و يخريجهم من الظلمات الي النور  باذنه ))(2))به همين جهت خداي سبحان در ايات بسياري قران كريم را كتاب هدايت معرفي مكند و از انجا كه خداي سبحان دو نوع هدايت دارد : يكي تشريعي و ديگري تكويني  قران كريم نيز كه تجلي هدايت  الا هي است از اين دو هدايت برخوردار است . هدايت تشريعي قران براي همه مردمان است و هدايت تكويني ان براي مومنان و پرهيز كاران .

____________________________________-

1- حجر (9)

2- مائده (15- 16)

 

 

گرچه نياز انسان به قران به زمان خاصي اختصاص ندارد اما به جرات مي توان مدعي شد كه نياز انسان معاصر به ايات نوراني قران به مراتب بيشتر است . بدون ترديد انسان دور افتاده از خويشتن خويش و فاصله گرفتن از فضايل اخلاقي و عواطف انساني و محصور در اضطراب ها و نگراني ها . تشنه حقيقت ناب و بدنبال اب حيات است و ان را جز در دين حقيقي كه همانا اسلام و كتاب  هدايتش كه قران مي باشد  نخواهد يافت .

 

پيام اور وحي(ص) در باره ي عظمت قران كريم مي فرمايد : ((شگفتيهاي ان به شمارش در نمي ايد و سخن هاي نو و تازه اش كهنه نمي گردد . در ان چراغ هاي هدايت و مناره هاي حكمت قرار دارد .))((اصول كافي  ج. 2. ص599

________________________________

 

-منبع : تفسير قران كريم ايات برگزيده / مولف : محسن قرائتي